سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بر دلت جامه پرهیزگاری بپوشان تا به دانش برسی [از سفارشهای خضر به موسی علیه السلام]
 
یکشنبه 89 آبان 30 , ساعت 10:54 عصر


و این علی(ع) امام و پیشوای شما و ولیّ و صاحب اختیار شماست. که خداوند، در مورد او تهدیدها و وعده­ها کرده و خدا وعده­های خود را انجام خواهد داد.

ای مردم! پیش از شما، اکثر مردم نخستین به گمراهی رفتند و خداوند ایشان را هلاک نمود و هم اوست هلاک کننده گروههائی که از این پس می­آیند، همچنانکه فرمود: /ألَم نُهلِکِ الأوَّلینَ، ثُمَّ نُتبِعُهُمُ الاخِرینَ، کَذلِکَ نَفعَلُ بِالمُجرِمینَ، وَیلٌ یَومئذٍ لِلمُکَذِّبینَ ¤ .

ای مردم! خداوند، مرا به پاره­ای از امور امر کرده و از پاره­ای دیگر نهی فرموده است و من نیز علی(ع) را به آن امور، امر و نهی کرده­ام؛ پس در حقیقت، او اوامر و نواحی حق را از پروردگار خود اخذ نموده است؛ پس باید که گوش به فرمان او کنید تا از سلامت برخوردار گردید و دستورش را به اجرا گذارید تا به راه هدایت رفته باشید و از آنچه نهی می­کند حذر کنید تا به رشد و کمال رسید و خویشتن را بدان گونه که خواست اوست، باز سازید و مبادا که راههای دیگر شما را از پیمودن راه و رویه او باز دارد.

ای مردم! صراط مستقیم خداوند منم و شما به رعایت آن مأمور شده­اید و پس از من، علی(ع) و سپس فرزندانم که از صلب اویند امامان و پیشوایان شمایند که خلق را به راه راست هدایت می­کنند و پیوسته روی به سوی حق دارند. (پس از آن سوره حمد را تا پایان تلاوت کرد و به ادامه سخن پرداخت:)

ای مردم! این سوره (= حمد) در شأن من و علی(ع) و فرزندانش فرود آمد و شامل ایشان می­گردد همچنین مخصوص آنهاست، ایشان، اولیای خدایند که نه خوفی در دل دارند و نه اندوهی آزارشان دهد، بدانید که حزب الله پیروز است و در برابر، دشمنان علی، گروهی اهل شقاق و نفاق و کینه ورزانی متجاوز و برادران اهریمنند که به منظور فریب و نیرنگ، سخنان بی مغز و آمیخته به رنگ و ریا با یکدیگر نجوا می­کنند.

معرفی دوستان و دشمنان

ای مردم! دوستداران علی(ع) و فرزندانش، مردمی اهل ایمانند که خداوند در کتاب خود از آنان بدینگونه یاد کرده است:

/لا تَجِدُ قَوماً یُؤمِنونَ بِاللهِ وَالیَومِ الاخِرِ یُوادُّونَ مَن حادَّ اللهَ وَ رَسُولَهَ ... ¤ (سوره مجادله، آیه 22) دوستداران علی و فرزندانش کسانی هستند که نوشته شده در دلهایشان ایمان، و مدد نموده خداوند ایشان را بوسیله فرشته­ای از سوی خودش و او وارد فرماید ایشان را در باغهائیکه جاریست از زیر آنها نهرهائی برای همیشه در آنجا می­مانند. خداوند از ایشان راضی و ایشان از خداوند خوشنودند.

ایشان حزب خدا و آگاه باشید که حزب خدا رستگارانند!

خداوند عزّوجلّ در توصیف ایشان چنین فرموده است:

/ الَّذینَ آمَنُوا وَ لَم یَلبَسُوا ایمانَهُم بِظُلمٍ أولئِکَ لَهُمُ الأمنُ وَ هُم مُهتَدُونَ ¤.

و نیز می­فرماید: ((اینان در امن و امان، به بهشت داخل شوند و فرشتگان با فروتنی، سلامشان دهند و گویند: پاک و پاکیزه­اید شما؛ پس جاودانه در بهشت ساکن شوید)).

آگاه باشید دوستان ایشان کسانی هستند که خداوند در توصیفشان در جای دیگر فرماید:

((ایشان، در امن و سلامت و بی حساب به بهشت وارد می­شوند)).

(و در مورد دشمنان ایشان فرموده است:)

((آگاه باشید دشمنان آنها کسانی هستند که به دوزخ در می­افتند و غریو جهنم را که می­جوشد و می­خروشد و صدایی که از سوخت و سوز آن بر می­خیزد، می­شنوند)).

و نیز در قرآن آمده:

/کُلَّما دَخَلَت أمَّ?ٌ لَعَنَت أختَها ¤.

همچنین درباره دشمنان آنها فرموده است:

/کُلَّما ألقِیَ فیها فَوجُ سَألَهُم خَزَنَتُها ألَم یأتِکُم نَذیرٌ، قالوا بَلی قَد جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبنا وَ قُلنا ما نَزَّلَ اللهُ مِن شَیءٍ إِن أنتُم إِلّا فی ضَلالٍ کَبیرٍ ¤

آگاه باشید که دوستداران علی(ع) و فرزندانش به غیب ایمان دارند و از پروردگار خود در خشیت و هراسند. این گروه را اجر و پاداشی عظیم خواهد بود.

ای مردم! میان دوزخ و بهشت، تفاوتی بزرگ است.

دشمن ما همان است که خداوند او را مذمّت و لعنت فرموده و دوستدار ما مورد مدح و ستایش و محبّت پروردگار است.

ای مردم! من، منذر و ترساننده­ام و علی هادی و رهنماست.

ای مردم! من، پیامبرم و علی، وصی من است.

معرفی حضرت مهدی (عج)

آگاه باشید البتّه! آخرین امام زمان قائمِ ((مهدی)) است.

آگاه باشید او یاری کننده دین خداست. آگاه باشید او انتقام گیرنده از ستمکاران است. آگاه باشید او گشاینده دژهای استوار و ویرانگر قلعه­های مستحکم است. آگاه باشید او نابود کننده طوایف مشرک است. آگاه باشید او منتقم خونهای ناحق ریخته اولیاء خداست. آگاه باشید او حامی دین خداست. آگاه باشید او جرعه نوش دریای ژرف حقایق و معانی است. آگاه باشید او معرِّف هر صاحب فضیلتی است به برترینش و هر نادان بی فضیلتی است به نادانیش. آگاه باشید او برگزیده خدا و منتخب پروردگار عالم است. آگاه باشید او وارث همه دانشها و محیط به همه علوم است. آگاه باشید او خبر دهنده شئون خداوند و مراتب ایمان است. آگاه باشید او رشید و رهسپار صراط مستقیم و استوار است. آگاه باشید او آن کسی است که امور خلایق به او واگذار شده است. آگاه باشید او آن کسی است که گذشتگان به ظهور وی بشارت داده­اند. آگاه باشید او حجّت پایدار خداوند است که حجّت دیگری بعد از او نیست؛ زیرا حقّی نیست، که با او نباشد و نوری نیست که همراه او نباشد. آگاه باشید اوست آنکه کسی بر او پیروز نمی­شود و کسی را در برابر او نصرت نتوان کرد.

آگاه باشید که او ولّی خداست در گستره زمین و فرمانروای حق است در میان خلایق و امین خداست در پیدا و پنهان.

طرح مسئله بیعت

ای مردم! آنچه لازم بود به شما فهماندم و برایتان توضیح دادم و این علی(ع) است که پس از من، تعلیم و تفهیم شما را به عهده خواهد گرفت. آگاه باشید از شما می­خواهم که پس از پایان خطابه (به نشان قبول و تمکین) نخست با من و سپس با علی(ع)، دست بیعت دهید و میثاق خود را استوار کنید.

بدانید که من به خداوند تعهّد سپرده­ام و علی(ع) در برابر من تعهّد و بیعت نموده است و من، اکنون، از سوی حق تعالی از شما می­خواهم که با علی(ع) بیعت کنید و بدانید که هر کس بیعت خود را بشکند، به زیان خویش اقدام کرده است:

/فَمَن نَکَثَ فإِنَّما یَنکُثُ عَلی نَفسِهِ ¤.

حج

ای مردم! حج و صفا و مروه از شعائر الهی است

/فَمَن حَجَّ أوِ اعتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیهِ أن یَطَّوَّفَ بِهِما¤.

ای مردم! حج خانه خدا کنید که هیچ خاندانی نیست که به ان خانه وارد شود مگر آنکه بی نیاز گردد و هیچ خانواده­ای از این خانه، رخ نتابیده، مگر آنکه به فقر و تهیدستی گرفتار آمده است. ای مردم! مؤمنی نیست که در آن موقف کریم بایستد مگر آنکه خداوند از معاصی گذشته او چشم پوشی می­کند. پس آنگاه که حجَّش تمام شد زندگی و اعمال را از نو آغاز می­کند.

ای مردم! زائران خانه خدا از سوی حق تعالی، مدد و نصرت می­شوند و هزینه سفرشان در دنیا جبران و نیز اندوخته روز واپسین ایشان خواهد شد که خداوند، پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد فرمود.

ای مردم! خانه خدا را با اعتقاد کامل و با دقت و فهم درست زیارت کنید و مباد که بدون توبه و ترک گناهان گذشته خود، از آن مواقف شریف باز گردید.

ای مردم! اقامه نماز و پرداخت زکات، باید بر طبق دستور پروردگار و به همان روش که او فرمان داده است، به عمل آید و چنانچه با گذشت زمان، کوتاهی کنید یا مسائل و معارف دین را فراموش نمائید، این علی(ع) ولیّ و سرپرست شما، مبیّن آن معارف و احکام برای شماست. همان که خداوند عزّوجلّ، او را پس از من برای شما منصوب کرده و هم امامانی که به جانشینی من و او از سوی حق تعالی تعیین گردیده­اند، پاسخگوی مسایل و مشکلات شما خواهند بود و بر آنچه نمی­دانید آگاهتان خواهد کرد.

احکام الهی

آگاه باشید! حلال و حرام خدا، بیش از آن است که بتوانم یک به یک بر شمارم و معرفی نمایم؛ چون چنین است، در یک کلام می­گویم که به حلالها امر می­کنم و از حرامها نهی می­نمایم و به منظور توضیح و تبیین آنها، مأمور شده­ام که از شما بیعت گیرم و دست تعهد و پیمان بفشارم که آنچه از سوی حق تعالی درباره امیرالمؤمنین، علی(ع) و امامانی که از نسل من و علی(ع) به جهان خواهند آمد، پذیرفته باشید.

و مهدی(عج)، قائم امامان و قاضی به حق تا روز واپسین خواهد بود.

ای مردم! هر عمل حلالی که به شما معرفی کردم و هر کار حرامی که از آن نهی نمودم، از گفته خود باز نمی­گردم و آن را تغییر نخواهم داد. این امر را به خاطر بسپارید و هرگز فراموش مکنید و به دیگران نیز سفارش کنید، مباد احکام مرا دیگرگون سازید.

آگاه باشید من سخن خود را مجدداً تأکید می­کنم که: نماز را به پای دارید و زکات بدهید، امر به معروف و نهی از منکر کنید اما بدانید که سر آغاز هر امر به معروف و نهی از منکری این است که فرامین مرا بپذیرید و حاضران، آن را به غائبان، اطلاع دهید و به اطاعت از اوامر من وادارشان کنید. و از مخالفت با آنها بر حذرشان سازید؛ زیرا که اینها دستور خداوند عزّوجلّ و فرمان من است، و بدانید که بدون امام معصوم (و بی معرفت او) امر به معروف و نهی از منکر امکان پذیر نیست.

تنها راه هدایت

ای مردم! این قرآن است که امامان پس از علی(ع) را از فرزندان و از نسل او معرفی کرده و من نیز به شما توضیح دادم که علی از من و من از اویم. خداوند در کتاب خود فرموده است:

/وَ جَعَلَها کَلِمَ?ً باقِیَ?ً فی عَقِبِهِ ¤.

و من نیز گفتم: ((تا آن زمان که دست تمسک به دامن این دو امر گرانسنگ (یعنی کتاب خدا و عترت و خاندان من) زده­اید، هرگز به گمراهی و ضلالت دچار نخواهید شد)).

ای مردم! تقوی را پیشه خود کنید و از قیامت بیندیشید که خداوند متعال فرمود:

/إِنَّ زَلزَل?َ السّاعَ?ِ شَیءٌ عَظیم¤.

ای مردم! به مرگ بیندیشید و از حساب و میزان و محاکمه در پیشگاه پروردگار جهانیان غافل مباشید و ثواب و عقاب و پاداش و کیفر رستاخیز را از خاطر مبرید، که هر کس نیکی کند، پاداش یابد و هر کس دامن به بدی آلوده سازد، بهره­ای از بهشت نخواهد داشت.

بیعت گرفتن

ای مردم! شما را از آن حد فزونتر است ک بتوانید یک یک، با من دست بیعت دهید در حالی که به فرمان خدا، مأمورم که از زبان هر یک از شما اعتراف گیرم که منصب فرمانروایی و امارت بر مؤمنان را که برای علی(ع) قرار داده­ام پذیرفته­اید و نیز (مأمورم که) در مورد قبول امامت و ولایت امامانی که از نسل من و صلب علی(ع) می­باشند، اقرار و بیعت گیرم. حال که چنین است، همگان یک صدا و به زبان، بگویید: (ای رسول خدا!) آنچه که در ولایت و رهبری مطلق علی(ع) و امامان پس از وی که از صلب اویند از جانب حق تعالی به ما ابلاغ کردی، شنیدیم و در برابر آن مطیع و تسلیمیم و به آن امر راضی و خوشنودیم! اینک ما به دل و جان و به زبان و دستمان، نسبت به قبول ولایت با تو بیعت می­کنیم و پیمان می­بندیم که با این اعتقاد، زندگی کنیم و با آن بمیریم و تا آن زمان که سر از خاک برداریم، به آن پایبند بوده و هرگز در آن تغییر و تبدیلی ندهیم و شک و تردیدی ننماییم و از سر پیمان خود بر نخیزیم و از خدا و پیامبرش و امیرالمؤمنین، علی(ع) و فرزندانش حسن و حسین و امامان دیگر که از صلب علی(ع) به جهان آیند، فرمان بریم.

ای مردم! مقام و منزلتی که حسن و حسین نزد خدا و رسول او دارند، گوشزدتان کرده و ابلاغ نموده و متوجهتان ساختم که این دو تن سرور جوانان اهل بهشتند و پی از من که جدّ ایشانم و بعد از علی(ع)، منصب امامت خواهند داشت.

و (ای مردم!) بگویید: ((در این امر، مطیع خدا و پیامبرش و علی(ع)، و حسنین و امامان پس از ایشانیم. تو (ای پیامبر) در مورد ولایت امیرالمؤمنین از دل و جان با ما عهد و میثاق بستی؛ از کسانی که توفیق مصافحه یافتند به دست، و از آنها که توفیق این کار نیافتند، از زبانشان بیعت گرفتی. پیمان نمودیم که دیگری را به جای این امر نگیریم و دل و جانمان به جانب دیگر روی ننماید. خدا را در این کار شاهد گرفتیم او به شهادت، کافی است و تو نیز (پیامبر) و همچنین همه مطیعان فرمان حق از حاضر و غائب و فرشتگان و جنود خدا و همه بندگان او را همگی را گواه و شاهد این امر کردیم و خدا از هر شاهدی بزرگتر است.))

ای مردم! چه می­گویید؟ خداوند، هر آوازی را می­شنود و از سرّ و پنهان همه آگاه است. (بدانید) آن کس که به راه هدایت رود، به سود خود رفته و آن کس که به گمراهی گراید، تنها به زیان خویش اقدام کرده است. چرا که دست خدا فوق هر دستی و قدرتش برتر از هر قدرتی است.

ای مردم! از خدا بترسید و پرهیزگاری پیشه کنید و پیمان خود را با علی(ع) امیرالمؤمنین و با حسنین و امامان دیگر که کلمه طیبه باقیه­اند، استوار نمایید. هر که در ین امر، مکر پردازد خدایش به هلاکت در افکند و آنکس که بر عهد خود پای فشرده خدایش رحمت کند / فَمَن نَکَثَ فَإِنَّما یَنکُثُ عَلی نَفسِهِ.. .¤

ای مردم! آنچه به شما گفتم، باز گویید و بر علی(ع)، با عنوان رسمی امیرالمؤمنین سلام دهید. بگویید: ((پروردگارا دستورت را شنیدیم و اطاعت کردیم تا از مرحمت و مغفرت تو بهره­مند شویم که بازگشت همه به توست)) و بگویید:

((سپاس خدای را که به این امر ما را هدایت و دلالت فرموده و اگر راهنمائیمان نمی­کرد، ما، خود، به راه هدایت دست نمی­یافتیم))

ای مردم! فضایل و امتیازات علی بن ابیطالب و قدر و منزلتش نزد خداوند، که در کتاب خدا نازل شده، بیشتر از آن است که بتوانم در یک جلسه برایتان بر شمرم؛ پس هر کس که از مناقب و فضایل او نزد شما مطلبی گوید، از او بپذیرید.

ای مردم! هر کس از خدا و پیامبر او و از علی(ع) و امامان و پیشوایانی که معرفی کردم، فرمان بَرَد، به رستگاری بزرگی نایل آمده است.

ای مردم! رستگاران، کسانی هستند که در بیعت با علی(ع) و پذیرش ولایت او و در ادای سلام بر وی به عنوان امیرالمؤمنین، مبادرت و سبقت جویند، اینان در بهشتِ نعمتها متنعّم خواهند بود.

ای مردم! سخنی گویید که موجب رضای خدا باشد:

/فَإِن تَکفُرُوا أنتُم وَ مَن فِی الأرضِ جَمیعاً فَلَن یَضُرَّ اللهَ شَیئاً ¤.

خداوندا! مردان و زنان با ایمان را بیامرز و کافران را به غضب خود گرفتار ساز و ستایش، خدای راست که پروردگار جهانیان است.

(در این هنگام مردم، فریاد بر آوردند:)

فرمان خدا و پیامبر خدا را شنیدیم و با دل و زبان و دست مطیع و فرمانبرداریم. چون سخنان پیامبر، تمام شد، مردم بر گرد آن حضرت و امیرالمؤمنین(ع) سخت ازدحام کردند و هرکس می­خواست با ایشان، مصافحه و بیعت کند.

گویند نخستین کسی که موفق به مصافحه و بیعت شد، ابوبکر بود و پس از وی عمر و سپس عثمان بیعت کردند و به دنبال ایشان باقی مهاجران و انصار و دیگر مردمان، اقدام به بیعت کردند تا آنگاه که وقت نماز مغرب رسید. پیامبر در آن شب، نماز مغرب و عشا را پیوسته و در یک زمان به جای آورد.

در روایت است که پیامبر (ص) با هر گروه که به عنوان بیعت، مصافحه می­کرد، می­گفت:

((ألحَمدُ للّهِ الَّذی فَصَّلَنا عَلی جَمیعِ العالَمینَ)).

یعنی: ((ستایش خدای را که ما را بر همه جهانیان امتیاز مرحمت فرمود)).


یکشنبه 89 آبان 30 , ساعت 10:48 عصر

  خلاصه‏اى از واقعه غدیر

در سال دهم هجرت،به دستور الهى آخرین سفر پیامبر صلى الله علیه و آله به مکه براى تعلیم حج و اعلام ولایت ائمه علیهم السلام آغاز شد.در این سفر بیش از یکصد و بیست هزار نفر آنحضرت را همراهى کردند که در شرایط آن زمان سابقه نداشت.

بلافاصله پس از پایان مراسم حج،اعلام شد همه حجاج از مکه خارج شوند و براى برنامه‏اى مهم در غدیر خمـکه کمى قبل از محل جدا شدن کاروانها بودـحضور یابند.

سه روز پس از پایان مراسم حج،سیل جمعیت به سوى غدیر حرکت کردند.

اجتماع عظیم در غدیر

با رسیدن به محل موعود،فرمان توقف از سوى پیامبر صلى الله علیه و آله صادر شد و مرکبها از حرکت ایستادند و مردم پیاده شدند و هر کس جائى براى توقف سه روزه آماده کرد.

به دستور پیامبر صلى الله علیه و آله،سلمان و ابو ذر و مقداد و عمار زیر چند درخت کهنسال را آماده کردند و روى درختان،پارچه‏اى به عنوان سایبان قرار دادند.در زیر سایبان،منبرى به بلندى قامت پیامبر صلى الله علیه و آله از سنگها و روانداز شتران ساختند به طورى که حضرت هنگام خطبه بر همه مردم مشرف باشند.

هنگام ظهر،پس از اداى نماز جماعت،پیامبر صلى الله علیه و آله بر فراز منبر ایستادند و امیر المؤمنین علیه السلام را فرا خواندند تا بر فراز منبر در سمت راست حضرت بایستند .قبل از شروع خطابه،امیر المؤمنین علیه السلام بر فراز منبر یک پله پائین‏تر در طرف راست آنحضرت ایستاده بودند.


سخنرانى پیامبر صلى الله علیه و آله

پیامبر صلى الله علیه و آله نگاهى به سمت راست و چپ جمعیت نمودند و منتظر شدند تا همه مردم در مقابل منبر اجتماع کنند.سپس سخنرانى تاریخى و آخرین خطابه رسمى خود را براى جهانیان آغاز کردند.با در نظر گرفتن این شکل خاص از منبر و سخنرانى که دو نفر بر فراز منبر در حال قیام دیده مى‏شوند به استقبال سخنان حضرت مى‏رویم که آنرا مى‏توان در یازده بخش ترسیم نمود:

پیامبر صلى الله علیه و آله در اولین بخش سخن به حمد و ثناى الهى پرداختند و صفات قدرت و رحمت خداوند را ذکر فرمودند،و به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند.

در بخش دوم،حضرت سخن را متوجه مطلب اصلى نمودند و تصریح کردند که باید فرمان مهمى درباره على بن ابى طالب علیه السلام ابلاغ کنم،و اگر این پیام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده‏ام و ترس از عذاب او دارم.

در سومین بخش،حضرت امامت دوازده امام علیهم السلام را تا آخرین روز دنیا اعلام نمودند تا همه طمعها یکباره قطع شود.از نکات مهم در سخنرانى حضرت،اشاره به عمومیت ولایت آنان بر همه انسانها در طول زمانها و در همه مکانها و نفوذ کلماتشان در جمیع امور بود،و نیابت تام ائمه علیهم السلام را از خدا و رسول در حلال و حرام و جمیع اختیارات اعلام فرمودند .

براى آنکه هر گونه ابهامى از بین برود و دست منافقین از هر جهت بسته باشد،در بخش چهارم خطبه،پیامبر صلى الله علیه و آله با دستهاى مبارک بازوان امیر المؤمنین علیه السلام را گرفتند و آنحضرت را از جا بلند کردند تا حدى که پاهاى آنحضرت محاذى زانوان پیامبر صلى الله علیه و آله قرار گرفت.در این حال فرمودند:«من کنت مولاه فهذا على مولاه،اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله»،«هر کس من نسبت به او از خودش صاحب اختیارتر بوده‏ام این على هم نسبت به او صاحب اختیارتر است.خدایا دوست بدار هر کس على را دوست بدارد،و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد،و یارى کن هر کس او را یارى کند،و خوار کن هر کس او را خوار کند».سپس کمال دین و تمام نعمت را با ولایت ائمه علیهم السلام اعلام فرمودند و بعد از آن خدا و ملائکه و مردم را بر ابلاغ این رسالت شاهد گرفتند.

در بخش پنجم حضرت صریحا فرمودند:«هر کس از ولایت ائمه علیهم السلام سرباز زند اعمال نیکش سقوط مى‏کند و در جهنم خواهد بود».بعد از آن شمه‏اى از فضائل امیر المؤمنین علیه السلام را متذکر شدند.

مرحله ششم از سخنان پیامبر صلى الله علیه و آله جنبه غضب الهى را نمودار کرد.حضرت با تلاوت آیات عذاب و لعن از قرآن فرمودند:«منظور از این آیات عده‏اى از اصحاب من هستند که مأمور به چشم‏پوشى از آنان هستم،ولى بدانند که خداوند ما را بر معاندین و مخالفین و خائنین و مقصرین حجت قرار داده است،و چشم‏پوشى از آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نیست».

سپس به امامان گمراهى که مردم را به جهنم مى‏کشانند اشاره کرده فرمودند:«من از همه آنان بیزارم».اشاره‏اى رمزى هم به«اصحاب صحیفه ملعونه»داشتند و تصریح کردند که بعد از من مقام امامت را غصب مى‏کنند و سپس غاصبین را لعنت کردند.

در بخش هفتم،حضرت تکیه سخن را بر اثرات ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام قرار دادند و فرمودند:«اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل بیت علیهم السلام هستند».

سپس آیاتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت کردند و آنها را به شیعیان و پیروان آل محمد علیهم السلام تفسیر فرمودند.آیاتى هم درباره اهل جهنم تلاوت نمودند و آنها را به دشمنان آل محمد علیهم السلام معنى کردند.

در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره حضرت بقیة الله الاعظم حجة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره کردند و آینده‏اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل الله فرجه را به جهانیان مژده دادند. در بخش نهم فرمودند:پس از اتمام خطابه شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با على بن ابى طالب علیه السلام دعوت مى‏کنم .پشتوانه این بیعت آن است که من با خداوند بیعت کرده‏ام،و على هم با من بیعت نموده است .پس از این بیعتى که از شما مى‏گیرم از طرف خداوند و بیعت با حقتعالى است.

در دهمین بخش،حضرت درباره احکام الهى سخن گفتند که مقصود بیان چند پایه مهم عقیدتى بود :از جمله اینکه چون بیان همه حلالها و حرامها توسط من امکان ندارد با بیعتى که از شما درباره ائمه علیهم السلام مى‏گیرم بنوعى حلال و حرام را تا روز قیامت بیان کرده‏ام.دیگر اینکه بالاترین امر به معروف و نهى از منکر،تبلیغ پیام غدیر درباره امامان علیهم السلام و امر به اطاعت از ایشان و نهى از مخالفتشان است.

در آخرین مرحله خطابه،بیعت لسانى انجام شد.حضرت با توجه به آن جمعیت انبوه و شرائط غیر عادى زمان و مکان و عدم امکان بیعت با دست براى همه مردم،فرمودند:«خداوند دستور داده تا قبل از بیعت با دست،از زبانهاى شما اقرار بگیرم».

سپس مطلبى را که مى‏بایست همه مردم به آن اقرار مى‏کردند تعیین کردند که خلاصه آن اطاعت از دوازده امام علیهم السلام و عهد و پیمان بر عدم تغییر و تبدیل و بر رساندن پیام غدیر به نسلهاى آینده و غائبان از غدیر بود.در ضمن بیعت با دست هم حساب مى‏شد زیرا حضرت فرمودند :«بگوئید با جان و زبان و دستمان بیعت مى‏کنیم».


بیعت عمومى

پس از اتمام خطابه پیامبر صلى الله علیه و آله،دو خیمه بر پا شد که در یکى خود آن حضرت و در دیگرى امیر المؤمنین علیه السلام،جلوس فرمودند.مردم دسته دسته وارد خیمه حضرت مى‏شدند و پس از بیعت و تبریک،در خیمه امیر المؤمنین علیه السلام حضور مى‏یافتند و با آن حضرت بیعت مى‏کردند و تبریک مى‏گفتند.

زنان نیز،با قرار دادن ظرف آبى که پرده‏اى در وسط آن بود بیعت نمودند.به این صورت که امیر المؤمنین علیه السلام دست مبارک را در یک سوى پرده داخل آب قرار مى‏دادند و در سوى دیگر زنان دست خود را در آب قرار مى‏دادند.


وقایع سه روز در غدیر

در طول سه روز توقف در غدیر،پس از ایراد خطابه چند جریان به عنوان تأکید و به نشانه اهمیت غدیر به وقوع پیوست که شرح آن چنین است:

پیامبر صلى الله علیه و آله در این مراسم،عمامه خود راـکه«سحاب»نام داشتـبه عنوان افتخار بر سر امیر المؤمنین علیه السلام قرار دادند.

حسان بن ثابت از پیامبر صلى الله علیه و آله در خواست کرد تا در مورد غدیر شعرى بگوید،و با اجازه حضرت اولین شعر غدیر را سرود.

جبرئیل علیه السلام به صورت انسانى ظاهر شد و خطاب به مردم فرمود:«پیامبر براى على بن ابى طالب عهد و پیمانى گرفت که جز کافر به خدا و رسولش آنرا بر هم نمى‏زند».

مردى از منافقین گفت:«خدایا اگر آنچه محمد مى‏گوید از طرف توست سنگى از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکى بر ما بفرست».در همین لحظه سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و او را هلاک کرد،و این معجزه غدیر تأیید الهى را بر همگان روشن کرد.

پس از سه روز مراسم پر شور غدیر پایان یافت،و آن روزها به عنوان«ایام الولایة»در صفحات تاریخ نقش بست.مردم پس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشینان آن حضرت تا روز قیامت،راهى شهر و دیار خود شدند.خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و خداوند بدینگونه حجتش را بر همه مردم تمام کرد.

غدیر در آیینه کتاب ص 32

پنج شنبه 89 فروردین 12 , ساعت 3:22 عصر


<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ